سریال چینی

خلاصه قسمتها سریال چینی چه کسی بر دنیا حکومت می کند “且试天下”

Who Rules The World 2022

سریال چینی چه کسی بر دنیا حکومت می کند در 40 قسمت ساخته شده است.
“چه کسی بر دنیا حکومت می کند” یک درام عاشقانه هنرهای رزمی با لباس است که توسط یانگ شیائوپی و فانگ فانگ کارگردانی شده است، به کارگردانی یین تائو ، با بازی یانگ یانگ و ژائو لوسی ، و با بازی ژانگ فنگی ، لی روتونگ ، لای یی ، ژوان لو ، لیو رولین ، ژانگ تیانیانگ ، و ژانگ هاووی [3] .
این نمایشنامه(سریال چینی چه کسی بر دنیا حکومت می کند) که بر اساس رمانی به همین نام نوشته چینگ لینگیو ساخته شده است، داستان فنگ لانشی و بای فنگشی را روایت می کند که دست به دست هم می دهند تا به انتهای جهان سفر کنند [2] .
این نمایشنامه در تاریخ 18 آوریل 2022 به طور انحصاری از Tencent Video پخش خواهد شد [8] .

خلاصه داستان

فنگ لانشی زیبا ( با بازی یانگ یانگ ) و بای فنگشی بی همتا ( با بازی ژائو لوسی ) در افسانه ای از عشق هنرهای رزمی دست به دست هم می دهند. پس از ده سال، عشق آنها در خون شکوفا شد، پس از یک جنگ، فنگ لانشی سرانجام به صداقت خود پی برد و تزکیه خود را برای نجات بای فنگشی تمام کرد [7] . 

لیست بازیگران سریال چینی چه کسی بر دنیا حکومت می کند

خلاصه قسمت اول چه کسی بر دنیا حکومت می کند

جهان به هفت قسمت تقسیم شده است، خانواده امپراتوری مورد احترام است و شش ایالت به دستور ژوانجی دستور داده شده اند، دو استاد برجسته در رودخانه ها و دریاچه ها وجود دارد، یکی هی فنگشی، استاد غرفه آب پنهان چشمه، دیگری قهرمان Tianshuangmen بای Fengxi است، مردم دوم برای نام خود می جنگند. هیفنگشی هرگز با افراد زیادی سروکار نداشته است، اما هر زمان که یک پست جنگی در بایفنگشی وجود دارد، هیفنگشی همیشه او را تعقیب می کند، بنابراین مردم جیانگهو به شوخی می گویند جایی که بایفنگشی وجود دارد، هیفنگشی وجود دارد. برف در حال وزیدن بود و شاهزاده جینگیان وحشت کرد و به قدیس گزارش داد که ژوانجی گم شده است. امپراتور موسس به منظور کنترل و تعادل جهان، دستور ژوانجی را ایجاد کرد که نماد عالی قدرت امپراتوری است. کسی که این فرمان را به دست می آورد حاکم برحق جهان است و کسی که ژوانجی را به دست می آورد برنده جهان است. . حکیم به پادشاهان شش ایالت دستور داد تا فرمان را دریافت کنند و با تمام قدرت به جستجوی ژوانجی لینگ بپردازند. خدمتکار شخصی هی فنگشی، ژونگ لی، این خبر را شنید و به هی فنگشی گزارش داد.هی فنگشی به بخش های مختلف Shuixie دستور داد تا اخبار بیشتری را در رابطه با خانواده امپراتوری جمع آوری کنند و دلایل آن را بیابند. یک ماه بعد، ژنرال Jizhou Xiao Xuekong به خانواده سلطنتی Yingzhou گزارش داد که Yanyingzhou نشان ژوانجی را به دست آورده است، اما ایالات در تعقیب و کشتن Yanyingzhou بودند. شیائو ژو، فرمانده امپراتوری، به سرعت مردم را برای تسکین محاصره یینگ ژو اعزام کرد. Yanyingzhou توسط ایالت های مختلف شکار شد و Bai Fengxi یاینینگژو مجروح را نجات داد. هی فنگشی انتظار نداشت بای فنگشی بیاید، بنابراین ترتیبی داد که ژونگ لی کانگ یی را بفرستد تا به او خیره شود. بای فنگشی یان ینگژو را نجات خواهد داد زیرا سه سال پیش برای محافظت از مردم شهر چانگ فنگ، یان یینگژو ارتش را گرفت تا ارتش شانگژو را در برابر باد شدید شمال شهر چانگ فنگ محکم نگه دارد. یان یینگژو از بای فنگشی خواست کمک کند تا ژوان جیلینگ را به جیژو برگرداند، اما بای فنگشی موافقت نکرد، اول اینکه او به تنبلی عادت کرده بود و دوم اینکه به خانواده هان رفت تا برای یان یینگژو دارو بخواهد، به طوری که یان یینگژو خوب می شود. هی فنگشی حدس زد که بای فنگشی برای درخواست دارو نزد خانواده هان رفت، درست زمانی که هان ژوان لینگ دعوت نامه ای فرستاد، هی فنگشی تصمیم گرفت برای جشن تولدش برود. بای فنگشی نزد خانواده هان آمد اما او گفت که رابطه بسیار خوبی با هان ژوان لینگ دارد اما همیشه اکسیر خانواده هان را از بین می برد.هان ژوان لینگ از آمدن بای فنگشی بسیار ناراضی بود و بای فنگشی نیز با چند مهمان دعوا کرد. وقتی هی فنگشی آمد تا تولدش را جشن بگیرد، هان ژوان لینگ از هی فنگشی خواست تا به او کمک کند تا درسی به بای فنگشی بدهد و همچنین از بای فنگشی خواست که چهره به چهره از او عذرخواهی کند و حتی از بای فنگشی خواست که دست هایی را که مواد دارویی را دزدیده اند نگه دارد. همه چیز از بین رفته است. بای فنگشی دستانش را دراز کرد و اجازه داد هی فنگشی آن را بردارد. هی فنگشی بی اختیار آهی کشید، بای فنگشی را از کجا می شناخت، چنین دردسر ساز. هی فنگشی از طرف بای فنگشی از هان ژوانلینگ عذرخواهی کرد، اگرچه اکسیر خانواده هان به زور برای نجات مردم گرفته شد، اما می توان آن را به عنوان یک کار خیر برای خانواده هان نیز تلقی کرد. قهرمانان عذرخواهی کنید. بای فنگشی دارو را از خانواده هان دریافت کرد و به غار بازگشت، اما یان ینگژو در جایی دیده نشد. همه ستمگران به دنبال محل اختفای یان ینگژو هستند هی فنگشی حدس زد که یان یینگژو نمی خواهد بای فنگشی را به پایین بکشد، اما با خلق و خوی بای فنگشی، او تا آخر کار خواهد کرد و یک جنگ امشب اجتناب ناپذیر خواهد بود. بای فنگشی بالاخره یان ینگژو را پیدا کرد و به او دارو داد. بای فنگشی و یان ینگژو در کنار یکدیگر با هم جنگیدند، اما بای فنگشی به طور تصادفی مسموم شد تا ژوانجی لینگ را پس بگیرد. یان ینگژو چهار قرص قلب بودا را برای بای فنگشی گذاشت، اگرچه آنها نمی توانند سم زدایی کنند، اما می توانند به طور موقت از زندگی خود محافظت کنند. با توانایی بای فنگشی، آنها می توانند برای گرفتن قرص قلب بودا به خانه هان بروند و آنها را برای بهبودی مصرف کنند. یان ینگژو تصمیم گرفت بیرون برود و آن ظالمان را منحرف کند و اجازه دهد بای فنگشی فرصتی پیدا کند تا از کوه پایین برود و از بای فنگشی بخواهد که شمشیر را به سلسله شاهزاده جیژو تحویل دهد و مهربانی بزرگ در زندگی بعدی جبران خواهد شد. بای فنگشی در غار از خواب بیدار شد و برای جستجوی یان ینگژو از کوه پایین رفت. هی فنگشی بای فنگشی را شفا داد و از بای فنگشی مراقبت کرد تا بخوابد. هی فنگشی دستور ژوانجی را که در شمشیر پنهان شده بود دید و در یک نگاه فهمید که جعلی است. به نظر می رسید که یان ینگژو فقط یک پوشش است. فقط این بود که سلسله جیژو همیشه استعدادها را گرامی می داشت و نمی گذاشت یان یینگژو برای آن بمیرد. دستور جعلی ژوانجی منجر به مرگ قهرمانان جهان شد، بنابراین مرد پشت صحنه سود برد. بای فنگشی از خواب بیدار شد و بای فنگشی را سرزنش کرد که به او کمک می کند تا در سطح خانواده هان به او کمک کند. در واقع هدف ژوان جیلینگ بود و عجیب بود که هی فنگشی چشم خود را به ژوان جیلینگ بست و فکر کرد که چیزی اشتباه است. با دستور ژوانجی جعلی است. بای فنگشی می خواست بلند شود و برود، اما او درمانده بود و نیاز داشت چند روز دیگر استراحت کند و تازه در آن زمان فهمید که هی فنگشی در چند روز گذشته در کما به تنهایی به او دارو داده است.

قسمت دوم چه کسی بر دنیا حکومت می کند

بای فنگشی دارو را مصرف کرد و خودش آن را نوشید، بنابراین او احساسات دروغین هی فنگشی را نمی خواست. بای فنگشی به آرامگاه یان ینگژو آمد و قول داد که کارهای یان ینگژو انجام شود. بای فنگشی به هی فنگشی یادآوری کرد که فکر نکند هیچ کس نمی داند او در ژوانشان چه کرده است، هی فنگشی انتظار نداشت که بتواند از همه در جهان پنهان شود، اما بای فنگشی نمی توانست آن را پنهان کند. بای فنگشی هی فنگشی را به دلیل واقع بین بودن و خودخواه بودن سرزنش کرد.او به وضوح فرصتی برای نجات یان ینگژو داشت، اما مرگ ژنرال لی فنگ را در یک مبارزه سخت مشاهده کرد. برعکس، هی فنگشی به بای فنگشی یادآوری کرد که فعلاً باید سم موجود در بدنش را سرکوب کرد، اگر می خواهد کاملا سم زدایی کند، باید دوباره به خانواده هان برود تا قرص قلب بودا را دریافت کند. هی فنگشی معتقد بود که بای فنگشی روزی خواهد فهمید که طمع پادشاه جی بود که یان ینگژو، ژنرال باد گیل را خراب کرد. خانواده هان به طور ناگهانی نابود شدند و بای فنگشی به خاطر کاری که هان ژوان لینگ در جشن تولد انجام داد به عنوان قاتل معرفی شد. هی فنگشی برای بای فنگشی شهادت داد و بای فنگشی قطعا بیگناهی او را بررسی و پاک خواهد کرد. این دو نفر ده ها میلیون نفر از خانواده هان داشتند و صحنه وحشتناک بود.در میان ده ها عضو خانواده هان هیچکس زنده نبود.با قضاوت از روی جسد، طرف مقابل می خواست کل خانواده هان را نابود کند. بای فنگشی استنباط کرد که زخم روی جسد ناشی از قمه است و باید به دلیل نسخه خانواده هان باشد که کمک بزرگی است چه در میدان جنگ باشد چه رودخانه ها و دریاچه ها. در خانواده هان پنجاه و پنج نفر وجود دارد. هی فنگشی فقط جسد را بررسی کرد و جسد کودک را ندید. بای فنگشی مطمئن بود که کوچکترین پسر خانواده هان، هان پو، توسط هان ژوانلینگ مخفی شده است. . بای فنگشی و هی فنگشی به سالن داخلی آمدند و متوجه شدند که آژانس در اتاق مخفی را باز کرده است و آنها نسخه هان پو و خانواده هان را پیدا کردند. هی فنگشی به بای فنگشی ایده داد تا اخباری مبنی بر یافتن هان پو و نسخه را منتشر کند تا فرقه شکسته روح به طور طبیعی به درب خانه بیاید، اما این او را در معرض خطر قرار می دهد. بای فنگشی برای هان پو فرنی سفید تهیه کرد، هان پو نگران بود که فرنی سمی باشد، بنابراین قبل از خوردن آن از یک سوزن نقره ای برای آزمایش سم استفاده کرد. بای فنگشی فکر می کرد که روش هی فنگشی واقعا خوب است، اما هان پو خیلی ترسیده بود، بنابراین او به سادگی به هی فنگشی تقلب کرد. هان پو ترسیده بود و هی فنگشی یک سوزن نقره ای به هان پو داد تا خیالش راحت شود و بخوابد. هی فنگشی دید که تنفس درونی بای فنگشی هنوز نرم نیست، و او متوجه نشد که بای فنگشی قبلاً نسخه ای از خانواده هان داشته است، پس چرا قرص قلب بودا را برای سم زدایی درست نکرد. بای فنگشی نیز اصولی دارد، او باید رضایت هان پو را بگیرد. بای فنگشی از هی فنگشی پرسید که آیا سرنخی در مورد دوآنمن دارد. هی فنگشی یک برگ نقره ای روی جسد دوآنمن پیدا کرد که به خانواده شانگ در یوچنگ اشاره می کرد. به نظر می رسد که خانواده شانگ در یوچنگ با دوان هونمن تبانی کردند تا خانواده هان را تصرف کنند. . روی کالسکه به سمت یوچنگ، هی فنگشی و بای فنگشی در حال دعوا بودند. هان پو گرسنه بود. هی فنگشی از ژونگ لی خواست جعبه غذا را بیاورد، اما بای فنگشی قبلاً تمام غذای داخل جعبه را خورده بود. بای فنگشی از کالسکه پیاده شد. و به جنگل رفت تا چیزی برای خوردن پیدا کند. هی فنگشی به تنهایی برای صحبت با هان پو رفت و مواد دارویی ساخت قرص قلب بودا را تهیه کرد اما پس از چندین بار تلاش دارو ناموفق بود و هان پو حدس زد که دلیل عدم وجود دارو به دلیل روش استخراج دارو بوده است. او به هی فنگشی گفت که از آن اجتناب کند و سپس به تمرین قرص قلب بودا برای بای فنگشی کمک کند. بگیر. شیائو ژئوکونگ به خاندان گزارش داد که جسد بای فنگشی پیدا نشد، هی فنگشی باید آن را می برد و ژوانجی لینگ باید به دست هی فنگشی می افتاد. سلسله ترتیبی داد تا شیائو ژئوکونگ اخبار هی فنگ بای ژی را بررسی کند و او شخصاً با این دو متخصص برتر ملاقات کند. مردم از Broken Soul Gate Hei Fengxi و Bai Fengxi را پیدا کردند و همه آنها پس از درگیری خودکشی کردند. این را می توان انتقام خانواده هان نیز در نظر گرفت.بای فنگشی به هان پو گفت که در آینده مردم را نکش، زیرا کشتن مردم نمی تواند باعث خوشحالی مردم شود و بقایای دروازه روح شکسته به سمت او خواهند رفت، اما هان دست های پوتین نباید آغشته به خون باشد. استاد فرقه فرقه روح شکسته حدس زد که هی فنگشی و بای فنگشی قبلاً سرنخ هایی را درک کرده بودند، بنابراین او در یوچنگ منتظر آنها بود. دروازه روح شکسته همچنین سنگر Yinquan Shuixie در Yucheng را شکست. زیردستان فقط نمی توانند شبکه آسمان و زمین ارباب فرقه را درک کنند. اکنون که سنگر ویران شده است، آنها نگران هستند که به Yucheng نیایند. فرقه استاد فرقه روح شکسته معتقد بود که قدرتمندترین چیز در هی فنگشی هنرهای رزمی نیست بلکه غرفه پنهان آب چشمه در سراسر جهان است، این سنگرها چشمان هی فنگشی بود و از دست دادن غرفه آب پنهان چشمه معادل آن بود. نیمی از قدرتش را از دست بدهد. سنگر واقعی Yinquan Shuixie به شدت پنهان است و Hei Fengxi نیز متخصصان زیادی را به خود جذب کرده است، اما او انتظار نداشت که افراد از Broken Soul Gate یک شبه قلعه Yucheng را از برق بکشند.به نظر می رسد که افراد پشت سر را نباید دست کم گرفت. هی فنگشی نگران این بود که چگونه خانواده یوچنگ شانگ را بدون کمک غرفه آب مخفی چشمه پیدا کند، اما از قبل یک اقدام متقابل داشت، اول اینکه راه مقابله با مار محلی کمک گرفتن از یک مار محلی دیگر است.


قسمت 3-چه کسی بر دنیا حکومت می کند

بای فنگشی متوجه نشد که چه دارویی در کدوهای هیفنگشی فروخته می شود، او به وضوح می خواست با خانواده چی همکاری کند، پس چرا به استاد جوان خانواده چی درس داد. Heifengxi به این معنی است که هر چه در همکاری قوی تر باشید، بیشتر به دست خواهید آورد. وقتی ارباب جوان خانواده چی به خانه رفت، به پدرش چی یانیان گفت که چگونه خدمتکار استاد جوان به محض اینکه اقدامی انجام داد، ژائو چینگهو را زمین زد. وقتی چی یانیان آن را شنید، عجله داشت، بنابراین او آورد چی یون عذرخواهی از هی Fengxi، و او را به خانواده چی فرستاد. ژونگ لی از چی یانیان پرسید که چه شرایطی دارد، چی یانیان می خواست نمک رسمی بخرد و بفروشد و اکنون خانواده شانگ آن را نگه می دارند. هی فنگشی نیمی از دارایی خانواده چی را می خواست و چی یانیان با اکراه موافقت کرد و فاش کرد که شانگ پدرسالار خانواده شانگ نیز در روز سوم هر ماه به غرفه لیفانگ می رفت و امروز سومین روز سال اول بود. هی فنگشی و بای فنگشی به غرفه لیفانگ رفتند و بای فنگشی از رقص روح‌انگیز آن دختران شکایت کرد و فقط آن مردان گرسنه دستگیر می‌شدند. هی فنگشی فکر می کرد که همه مردها آنقدر مبتذل نیستند، بای فنگشی باور نمی کرد که هی فنگشی آن را احساس نمی کند و عمداً او را مورد آزار و اذیت قرار داد و هی فنگشی را سرخ و عصبی و تنگی نفس کرد. قوانین Duanhunmen این است که وقتی آنها را گرفتار می کنند سم بخورند و خودکشی کنند. Hei Fengxi از بای Fengxi می خواهد که یک لباس قرمز بپوشد و رقصی را که زیبایی فقط رقصیده است برقصد و Lure Shang نیز بدون اینکه بداند ارتباط با Duanhunmen را می گوید. این اولین باری بود که هی فنگشی بای فنگشی را با لباس قرمز دید و شگفت زده شد. هی فنگشی شانگ یه را در جایی که دوآنمن در آن قرار داشت فشار داد. شانگ همچنین گفت که سکان دوآنمن در یوچنگ است. او مکان دقیق را نمی دانست. هی فنگشی و بای فنگشی تعقیبش کردند و به سمت فرمان فرعی Broken Soul Gate آمدند. هی فنگشی توضیح داد که بای فنگشی در تمام اعمال از او اطاعت می کرد و نباید تکان دهنده باشد، اما بای فنگشی فقط نافرمانی بود. با وجود اینکه Duanhunmen از آرایه پنهان Duanhun Eight Ghost Array استفاده کرد، اما باز هم توسط Hei Fengxi شکسته شد و در نهایت انتقام سنگر Yucheng را گرفت، حیف شد که فرد فرار کرد، اما چیزی از دست فرد افتاد، الگوی بالا بسیار عجیب به نظر می رسد. این کریکت و فاصله است که نشان دهنده نیرویی است که برای وادار کردن ثروتمندترین مرد یوچنگ کافی است سرش را خم کند. این موضوع تمام شده است و دروازه روح شکسته فعلا دیگر ظاهر نخواهد شد.بعد، بای فنگشی هان پو را به دروازه تیان شوانگ بازگرداند. آتشی که دیشب تمام خانواده شانگ را سوزاند، بای فنگشی شنید که شانگ نیز خود را به آتش کشید و دید که هی فنگشی ثروت خانواده شانگ را به فقرای رنج کشیده و بد فهمیده می بخشد. هی فنگشی نشان می دهد که درست است که شانگ ثروت وانگوان را نیز سوزاند، اما خود را به آتش نکشید، او انتظار نداشت که شانگ بتواند قاطعانه و قاطعانه عمل کند و می تواند همسر و فرزندانش را با خود ببرد. وقتی رفت.همچنین یک نفر. بای فنگشی آنقدر عصبانی بود که هی فنگشی را سرزنش کرد که هر کاری انجام می دهد هدفمند بوده و هر کاری که انجام می دهد حساب شده است همچنین می تواند نام خوبی به دست بیاورد و مردم او را به عنوان قهرمان جهان تعریف می کنند. بای فنگشی از هی فنگشی برای نجات ندادن کسانی که در دریای آتش هستند متنفر است شخصی که آنجا بود رفت تا پول را حمل کند اما در یک چشم به هم زدن محافظ شانگ یی را در میان جمعیت پیدا کرد و تازه بعد از آن متوجه شد که هی فنگشی را اشتباه متوجه شده است و احساس شرمندگی کرد بنابراین هان پو را گرفت و لیز خورد. بای فنگشی هان پو را به جنگل برد و اتفاقاً دو پرنده پیدا کرد، یکی سیاه و دیگری سفید، و اتفاقا هی فنگشی را دید، بنابراین با هی فنگشی بحث کرد که برای هر نفر یک پرنده را پرورش دهد. Black Harvest امتناع می کند، او هرگز چیزی را مطرح نمی کند. بای فنگشی تصمیم گرفت هر دو پرنده را نگه دارد و آنقدر عصبانی شد که هی فنگشی را که در توده های باشکوه زندگی می کرد سرزنش کرد، زیرا نمی دانست وو نیانگ چقدر رقت انگیز است. در واقع، هی فنگشی مادرش را در زمانی که خیلی جوان بود از دست داد، پس از صحبت، از ژونگلی خواست که یک پرنده را بردارد و سپس با بای فنگشی خداحافظی کرد. بای فنگشی هان پو را به تایزن، شانگژو برد و مجبور شد برای رسیدن به تیان‌شوانگمن از کوه دیگری بالا برود. هان پو از دنبال کردن بای فنگشی پشیمان شد و وعده غذایی بعدی را نخورد. بای فنگشی هان پو را برد تا نودل بخورد و وقتی پناهندگان کییون شیچنگ لووچنگ را دید، طاقت نیاورد، بنابراین تنها برگ نقره ای روی بدنش را به بازرگانان داد و از آنها خواست تا به پناهندگان غذا بدهند. شانگژو قرار است ارتشی را علیه لووچنگ راه اندازی کند، شانگژو به خانواده سلطنتی حمله خواهد کرد و نظم ژوانجی که جهان را فرمان داد از بین می رود و در آینده اختلافات بیشتری وجود خواهد داشت. ارتش شانگژو به شهر لویانگ نزدیک شد، نظم ژوانجی از بین رفت، همه ایالت ها آماده حرکت بودند، ارباب شهر لوچنگ فی شنگ چنان مضطرب بود که نتوانست فرار کند یا تسلیم شود. در این زمان، یو، پسر شماره یک خانواده جید در جهان، فرصتی برای ملاقات نداشت و به صراحت گفت که لوچنگ اکنون در بن بست است و او رفت تا ببیند آیا می تواند پادشاه شانگ را متقاعد کند که عقب نشینی بای فنگشی هان پو را برد تا ماهی را در جنگل کباب کند. هان پو آتش را شعله ور کرد و بای فنگشی را به خاکستر تبدیل کرد. او که نگران سرزنش شدن توسط بای فنگشی بود، به داخل جنگل دوید تا پنهان شود. بای فنگشی در یک لحظه حساس ظاهر شد و از شیائو ژئوکونگ خواست که از هان پو عذرخواهی کند و بای فنگشی نیز علیه این سلسله جنگید. می تواند رها کند. در این زمان، یو، پسر شماره یک خانواده جید در جهان، فرصتی برای ملاقات نداشت و به صراحت گفت که لوچنگ اکنون در بن بست است و او رفت تا ببیند آیا می تواند پادشاه شانگ را متقاعد کند که عقب نشینی بای فنگشی هان پو را برد تا ماهی را در جنگل کباب کند. هان پو آتش را شعله ور کرد و بای فنگشی را به خاکستر تبدیل کرد. او که نگران سرزنش شدن توسط بای فنگشی بود، به داخل جنگل دوید تا پنهان شود. بای فنگشی در یک لحظه حساس ظاهر شد و از شیائو ژئوکونگ خواست که از هان پو عذرخواهی کند و بای فنگشی نیز علیه این سلسله جنگید. می تواند رها کند. در این زمان، یو، پسر شماره یک خانواده جید در جهان، فرصتی برای ملاقات نداشت و به صراحت گفت که لوچنگ اکنون در بن بست است و او رفت تا ببیند آیا می تواند پادشاه شانگ را متقاعد کند که عقب نشینی بای فنگشی هان پو را برد تا ماهی را در جنگل کباب کند. هان پو آتش را شعله ور کرد و بای فنگشی را به خاکستر تبدیل کرد. او که نگران سرزنش شدن توسط بای فنگشی بود، به داخل جنگل دوید تا پنهان شود. بای فنگشی در یک لحظه حساس ظاهر شد و از شیائو ژئوکونگ خواست که از هان پو عذرخواهی کند و بای فنگشی نیز علیه این سلسله جنگید.


قسمت 4-چه کسی بر دنیا حکومت می کند

یو میانیوان می خواست فرمانده ارتش شانگ را ببیند و سرانجام با ژنرال فن شانگژو ملاقات کرد. یو میانیوان ژنرال فن را متقاعد کرد که بازنشسته شود. در این زمان، شش استان پرتلاطم بودند و همه به ارواح فکر می کردند. ژنرال فن می داند که چه عواقبی دارد. یو ویووان همچنین قول داد که ژنرال فن با مالک شهر لووچنگ گفتگو کند که تا زمانی که نیروها خارج شوند، از این پس مالیات شانگژو معاف خواهد بود. ژنرال فن موافقت کرد که برای گزارش برگردد، این یک حرف است. بای فنگشی هویت سلسله را می بیند، اما سلسله از ندانستن هویت بای فنگشی مضطرب است. در این زمان هان پو گرسنه غرغر می کرد و خاندان به شیائو ژئوکونگ دستور دادند چیزی برای خوردن آماده کند. بای فنگشی و هان پو یک وعده غذایی کامل خوردند و از هان پو خواستند که تمام گوشت باقیمانده را بسته بندی کند. طبیعتاً بای فنگشی نمی توانست این غذا را بیهوده بخورد و هنگام رفتن، چاقوی یان ینگژو را به خاندان داد. تنها در آن زمان بود که سلسله هویت بای فنگشی را شناخت و احساس کرد که بای فنگشی با این افسانه که بای فنگشی زنی بی نظیر است، گیج شده است. سلسله باید بای فنگشی را تا دروازه تیان‌شوانگ دنبال می‌کرد، بالاخره بای فنگشی بسیار آزاد و آسان بود، بنابراین طبیعتاً نمی‌توانست به هم مدیون باشد. او می‌خواست کسانی را که ژوانجی را برای بای فنگشی می‌خواستند حل کند. ژنرال فن پرچم آزادی از نبرد را به اهتزاز درآورد و نامه آشتی نوشت تا به پکن بازگردد.اما خواجه لیو که از طرف پادشاه فرستاده شده بود دستور داد ژنرال فن را به عنوان پرچم قربانی سر بریده و به این دلیل که ژنرال فن نظم نظامی را زیر پا گذاشته است. اگرچه ژنرال فن پرچم آزادی از نبرد را به اهتزاز درآورد، یو میانیوان می دانست که هنوز همه چیز حل نشده است. مطمئناً، لوچنگ به زودی توسط شانگژو محاصره شد. یو میانیوان حدس زد که ژنرال فن از قدرت نظامی گرفته شده است، اما به مالک شهر قول داد که با لوئوچنگ پیشروی کرده و عقب نشینی کند و مطمئن بود که به لوچنگ در پیروزی در این نبرد کمک می کند. یو فرصت آمدن به برج را از دست داد و به ارتش دستور داد تا با ترکیب سه استعداد بجنگند. در یک لحظه حساس، هی فنگشی در ارتش شانگژو ظاهر شد و هشدار داد که اگر خواجه لیو در این لحظه به شهر حمله کند، ارتش شانگژو مورد حمله دشمن قرار خواهد گرفت، این اصلا حریف بی بدیلی نیست. خواجه لیو به شدت ترسیده بود و هی فنگشی از خواجه لیو خواست که برگردد و به پادشاه شانگ بگوید که اگر جرأت کند به شهر حمله کند، اولین کسی که آتش می گیرد شانگژو خواهد بود. خواجه لیو آنقدر ترسیده بود که بلافاصله عقب نشینی کرد. سربازان او یو ویوآن از هی فنگشی برای شلیکش تشکر کرد.هی فنگشی متواضع بود و می‌دانست که اگر اقدامی نکند، یو می‌یوان می‌تواند از عهده آن برآید. هی فنگشی و یو مویوان با هم نوشیدنی می نوشند و یو مویوان نامه ای از شاهزاده دریافت می کند که حاوی دو خبر خوب و یک خبر بد است. هی فنگشی حدس زد که خبر بد این بود که یان ینگژو برای محافظت از دستور ژوانجی درگذشت و خبر خوب این بود که او دستور ژوانجی را دریافت کرد. شاهزاده یو ویوآن دائو، سلسله، بای فنگشی را در کوهی خارج از دروازه تیان‌شوانگ ملاقات کرد. هی فنگشی با شنیدن بای فنگشی کمی حسادت کرد و فکر می‌کرد که یو ویوآن از جنگ با لووچنگ دست می‌کشد و نگران دنیا بود. دیو هیچ رابطه از پیش مقدری ندارد. ، و جاه طلبی او آشکار است. بای فنگشی هان پو را به تیان شوانگمن بازگرداند و به موسسه استاد جیژو گفت این دروغ بود که ژوانجی به هی فنگشی گفته بود که در حال مبارزه با مردم از دروازه شکسته روح است. حتی یین کوان شویکسی هی فنگشی نیز نمی توانست اطلاعات آنها را به طور کامل درک کند. استادان زیادی در دروازه روح شکسته وجود داشتند. به خصوص در شکل گیری چاقو خوب بود. ، شش تشکل ارواح، هشت تشکل ارواح این ترفندهای مرگبار، همه آنها به شدت وحشیانه هستند، استاد نگران است که آن افراد دوباره ظاهر شوند. استاد از جنگ در سالهای دادونگ چونگده یاد کرد و ناگهان توسط ارتش مرموز مورد حمله قرار گرفت، این افراد همه ظالم و بی رحم بودند، آنها مشکوک بودند که صد سال در خواب بوده اند و دوباره با هویت Duanhunmen ظاهر شدند، نگران بودند که اختلافاتی پیش بیاید. از نو. بای فنگشی به هان پو گفت که نگران بزرگ شدن و تبدیل شدن به فردی که می خواهد باشد، نباشد. هان پو می خواهد به اندازه بای فنگشی قدرتمند باشد بای فنگشی معتقد است که هان پو در آینده از خودش قدرتمندتر خواهد بود. سومین شاهزاده یونگژو برای بازدید از فنگ لانشی که در اینجا در حال بهبودی بود به کاخ چشمه آب گرم آمد. مدیر خانه لانکسی، هوانیانگ، عاجزانه سعی کرد مانع از ورود شاهزاده سوم به در شود. شاهزاده اول شلاقی را برداشت و کتک زد. Huanniang برای کمک به رفع محاصره. شاهزاده سوم نتوانست آن را ببیند. در گذشته او وانمود می کرد که او را متوقف می کند، اما در این زمان فرماندار یونگژو، رن روسونگ، ظاهر شد و با عصبانیت آنها را به خاطر ضرب و شتم مقامات زن در منطقه سرزنش کرد. قصر. از آنجایی که آنها می خواستند فنگ لانشی را ببینند، خودشان آنها را وارد کردند. حضرت ثالث از در و پنجره ها دید که اهل اتاق در حال شفا هستند، برگشت و رفت. رن روسونگ از اعلیحضرت برای کمک به تأخیر زمان تشکر کرد، به طوری که او زمان داشت تا برای همه اینها آماده شود و به لطف حمله بی رحمانه اعلیحضرت به هوانیانگ، او توانست اعلیحضرت سوم را بترساند. پس از آن، اعلیحضرت هر چه بیشتر در مورد آن فکر می کردند، اشتباه بیشتر می شد، تازه آن وقت متوجه شد که فریب خورده است، اما افشای این گونه چیزها برایش کسل کننده بود و باید به پدر اجازه می داد که آن را ببیند. چشم های خودش کینگ یونگ باور نمی کرد که فنگ لانشی بدون اجازه از قصر خارج شود، فقط برای اینکه فردا استراحت کند، پس بلندی سوم را گرفت و دوباره به کاخ چشمه آب گرم رفت. ترک کردن. رن روسونگ از اعلیحضرت برای کمک به تأخیر زمان تشکر کرد، به طوری که او زمان داشت تا برای همه اینها آماده شود و به لطف حمله بی رحمانه اعلیحضرت به هوانیانگ، او توانست اعلیحضرت سوم را بترساند. پس از آن، اعلیحضرت هر چه بیشتر در مورد آن فکر می کردند، اشتباه بیشتر می شد، تازه آن وقت متوجه شد که فریب خورده است، اما افشای این گونه چیزها برایش کسل کننده بود و باید به پدر اجازه می داد که آن را ببیند. چشم های خودش کینگ یونگ باور نمی کرد که فنگ لانشی بدون اجازه از قصر خارج شود، فقط برای اینکه فردا استراحت کند، پس بلندی سوم را گرفت و دوباره به کاخ چشمه آب گرم رفت. ترک کردن. رن روسونگ از اعلیحضرت برای کمک به تأخیر زمان تشکر کرد، به طوری که او زمان داشت تا برای همه اینها آماده شود و به لطف حمله بی رحمانه اعلیحضرت به هوانیانگ، او توانست اعلیحضرت سوم را بترساند. پس از آن، اعلیحضرت هر چه بیشتر در مورد آن فکر می کردند، اشتباه بیشتر می شد، تازه آن وقت متوجه شد که فریب خورده است، اما افشای این گونه چیزها برایش کسل کننده بود و باید به پدر اجازه می داد که آن را ببیند. چشم های خودش پادشاه یونگ باور نداشت که فنگ لانشی بدون اجازه از قصر خارج شود و فقط برای استراحت فردا، اعلیحضرت سوم را به کاخ چشمه آب گرم آورد.


قسمت 5-چه کسی بر دنیا حکومت می کند

پادشاه یونگ به کاخ چشمه آب گرم آمد، اما خوشبختانه فنگ لانشی قبلاً عجله کرده بود. پادشاه یونگ دید که فنگ لانشی ضعیف است، بنابراین به دکتر وو که او آورده بود دستور داد فنگ لانشی را ببیند. دکتر وو تشخیص فنگ لانکسی را داد و متوجه شد که نبض فنگ لانکسی ضعیف است و سرما در بدن او وجود دارد که باید به دلیل چندین روز کار سخت ایجاد می شد. پادشاه یونگ با عصبانیت از فنگ لانشی پرسید که چه خبر است. فنگ لانشی صادقانه بگویم که تمام مدت در قصر چشمه آب گرم نمی ماند. عالیجناب سوم، فنگ جو، بسیار به آن افتخار می کرد. فنگ لانشی به صورت خصوصی بیرون رفت اما برای فریب دادن جرم بود پادشاه. فنگ لانشی به پدرش گفت که آن یوشان پشت کاخ چشمه آب گرم است.او به آن یوشان آمد تا از طریق کاخ چشمه آب گرم به مادرش تسلیت بگوید تا از بیماری بهبود یابد.همچنین شایعاتی وجود خواهد داشت. چند روز دیگر شکار پاییزی خواهد بود و پادشاه یونگ به فنگ لانشی دستور داد وسایل خود را جمع کند و به یونگجینگ بازگردد. چوان یون چوان یو آهی کشید که فنگ لانشی هر بار توانست خطر را نجات دهد و به نظر می رسید که کمک الهی وجود دارد. رن روسونگ شنید که ژونگلی می گفت فنگ لانشی اخیراً با بای فنگشی بوده است و به زیردستانش گفته است که مراقب آنها باشند. Duanhunmen به Luoyanmen حمله کرد و تنها سه نفر از پنجاه و هفت نفر از کل در فرار کردند. Tianshuangmen می خواستند عدالت را برای Luoyanmen برقرار کنند. استاد به Bai Fengxi دستور داد تا همه مردان خوب را جمع کند و فردا با هم از کوه پایین برود. فنگ لانشی از رن روسونگ پرسید که آیا پدرش می‌خواهد او امروز اینجا باشد یا نه؟ رن روسونگ فقط گفت که درباریان نمی توانند نیت خداوند را حدس بزنند در واقع فنگ لانشی با دیدن چشمان پدرش بسیار ناامید به نظر می رسید. به دست سن فنگجوی پیر بیفتد.پدر نیز نفس راحتی خواهد کشید. رن روسونگ فنگ لانشی را متقاعد کرد که نگران این چیزها نباشد و حالا او هنوز به شکار پاییزی سه روز دیگر فکر می کند و فنگ کیوو از خانواده فنگ نیز شرکت خواهد کرد. فنگ کیوو رئیس خانواده فنگ است و به عنوان وزیر بخش تاریخ نیز فعالیت می کند. اکنون که او به سن ازدواج رسیده است، چندین نفر از بزرگان خانواده فنگ نیز می خواهند او را تشویق کنند. رن روسونگ امیدوار است که فنگ لانشی بتواند ازدواج کند. فنگ شانگشو، و سپس او می تواند از خانواده فنگ حمایت کند. فنگ لانشی منظور رن روسونگ را درک کرد، اما این موضوع را خودش تصمیم می‌گیرد. رن روسونگ حدس زد که فنگ لانشی به خاطر این دختر حاضر به انجام این کار نیست، فنگ لانشی قطعا باید برای فنگ کیوو بجنگد، اما اگر آنها ازدواج کنند، قطعاً دشمنی سه فنگجو و بای لیشی قدیمی را به خود جلب می کند. نحوه همکاری، او با یک ایده می آید. وقتی فنگ لانشی به عمارت بازگشت، پادشاه یونگ دستور داد متن کیو هانتینگ ارسال شود. فنگ لانشی متوجه شد که بای فنگشی به تیان‌شوانگمن بازگشته است، اما رودخانه‌ها و دریاچه‌ها اخیراً آرام نبودند. لویانمن و ده فرقه دیگر جیانگهو همگی توسط دوان‌هونمن نابود شدند و تیان‌شوانگمن برای تحقیق در این مورد رفت. فنگ لانشی ترتیبی داد تا ژونگ لی کانگ یی را به دنبال تیان‌شوانگمن بفرستد و باید اکتشافات بیشتری وجود داشته باشد. بای فنگشی و اربابش برای بررسی جسد خانواده Tie آمدند و سوگند یاد کردند که این بار دروازه روح شکسته را پیدا خواهند کرد. به گفته فرقه Duanhunmen، بای Fengxi آنچه مردم Duanhunmen می خواستند انجام دهند را تجزیه و تحلیل کرد و به این نتیجه رسید که آنچه Duanhunmen می خواست فقط رودخانه ها و دریاچه ها نبود، بلکه ایجاد یک ارتش قوی بود. ، طبق این منطق، هدف بعدی جیژو ماجیا است. در همان زمان، هی فنگشی همچنین هدف دروازه روح شکسته را استنباط کرد و بلافاصله ترتیبی داد تا ژونگ لی، کانگ یی را برای ارسال نامه ای به بای فنگشی بفرستد، و در همان زمان به مردم شعبه جیژو دستور داد که به سرعت به آنجا بروند. پشتیبانی در هر زمان در طول شکار پاییزی، فنگ کیوو از پسر بزرگ فنگ چانگ و سومین اعلیحضرت فنگ جو چندان راضی نبود، فنگ چانگ در استفاده از گوزن جوان به عنوان طعمه برای شکار شاه آهو تردیدی نداشت، او واقعاً بی رحم بود و فنگ جو مصمم بود که شغال را پیدا کند. این یک شادی بزرگ است، اما فقط به این دلیل است که تولد جانشین بایلی بسیار شایع است. در مورد فنگ لانشی، از نظر او، او ناتوان است. فنگ کیوو متأسفانه توسط گرگ ها احاطه شده بود و فنگ لانشی که در دهان فنگ کیوو بود، قدرتی برای بستن مرغ نداشت و به کمک آمد و تنها در آن زمان فنگ کیوو فهمید که فنگ لانشی آنقدر که به نظر می رسید ضعیف نیست. شی امیدوار بود که فنگ کیوو آن را مخفی نگه دارد.

یک دیدگاه ثبت کنید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *